با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید
خرید اشتراک

    Announced

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      announces

    • وجه وصفی حال:

      announcing

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective B1
    (به‌طور گسترده) اعلام‌شده، علنی‌شده، منتشرشده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - their announced intentions
    - نیت‌های علنی‌شده‌ی آن‌ها
    - His announced purpose was control of the Japanese beetle on roses.
    - هدف اعلام‌شده‌ی او، کنترل سوسک ژاپنی موجود روی گل‌های رز بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد announced

    1. adjective made widely known
      Synonyms: reported, told, broadcast, issued, circulated, declared, disclosed, divulged, released, revealed, publicized, made public, declared publicly, communicated
      Antonyms: hidden, unannounced, suppressed

    ارجاع به لغت announced

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «announced» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/announced

    لغات نزدیک announced

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار