با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

میمون به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • نوعی پستاندار پشمالو و شبیه انسان
  • فونتیک فارسی

    meymoon
  • اسم
    monkey, ape, guenon, langur, capuchin, macaque, simian
    • - میمون به شاخه چسبید و در آنجا آویزان ماند و تاب خورد.

    • - The monkey caught hold of the branch and swung dangling there.
    • - او ساز می‌زد و میمون می‌رقصید.

    • - He fiddled and the monkey danced.
    • - میمون نوزاد خود را در آغوش گرفت.

    • - The monkey hugged her baby.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد میمون

ارجاع به لغت میمون

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «میمون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/میمون

لغات نزدیک میمون

پیشنهاد بهبود معانی