۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

ناز کردن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / naaz kardan /

to affect coyness, to mince, to dally, to act coyly, to demur

کرشمه آمدن، لوس شدن

خیلی ناز می‌کنی.

You act so coyly.

به ناهار دعوتش کردم ولی ناز کرد.

I invited her to lunch, but she demurred.

فعل متعدی
فونتیک فارسی / naaz kardan /

to stroke kindly, to pat, to touch affectionately

نوازش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

تینا گربه‌اش را ناز می‌کند.

Tina pats her cat.

سر سگ را ناز کرد.

She patted the dog on the head.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ناز کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناز کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ناز کردن

لغات نزدیک ناز کردن

پیشنهاد بهبود معانی