آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

نامنظم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / naamonazzam /

disorderly, untidy, irregular, sloppy, muddled (up), disorganized, unkempt, confused, slovenly, disordered, chaotic, topsy-turvy

disorderly

untidy

irregular

sloppy

muddled

disorganized

unkempt

confused

slovenly

disordered

chaotic

topsy-turvy

نامرتب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

نیروهای نامنظم

irregular forces

او اصولاً پسر نامنظمی بود.

He was basically an untidy boy.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نامنظم

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت نامنظم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نامنظم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نامنظم

لغات نزدیک نامنظم

پیشنهاد بهبود معانی