امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ناچار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

naachaar
compelled, forced, helpless, [adv.] necessarily, ofnecessity

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ناچار

  1. مترادف:
    لابد لاعلاج مجبور مضطر ملزم ناگزیر
    متضاد:
    چاره‌دار
  1. مترادف:
    ضروراً ضرورتاً کرهاً
  1. مترادف:
    بی‌اختیار بیچاره عاجز

ارجاع به لغت ناچار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناچار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ناچار

لغات نزدیک ناچار

پیشنهاد بهبود معانی