آخرین به‌روزرسانی:

ورم به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / varm /

swelling, inflammation, L. tumour

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ورم

  1. مترادف:
    آماس آماه باد برآمدگی پف پیله تورم دمل نفخ

ارجاع به لغت ورم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ورم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ورم

لغات نزدیک ورم

پیشنهاد بهبود معانی