آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴

    باد به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / baad /

    wind, draft, gust, puff, whiff, mistral, blast, blow, draught, anemo-, pneum-

    wind

    draft

    gust

    puff

    whiff

    mistral

    blast

    blow

    draught

    anemo-

    pneum-

    جریان هوا

    باد خاوری

    an eastwardly wind

    باد سردی از سمت پنجره احساس کردم.

    I felt a cold draft coming from the window.

    اسم
    فونتیک فارسی / baad /

    swelling, puff, bags, protuberance, inflamation

    swelling

    puff

    bags

    protuberance

    inflamation

    ورم، پف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    باد اطراف مچ پای او دردناک و قرمز بود.

    The swelling around her ankle was painful and red.

    او متوجه باد زیر چشم چپش شد.

    She noticed a puff under her left eye.

    اسم
    فونتیک فارسی / baad /

    (stomach) gas, flatus, flatulence, crepitation

    gas

    flatus

    flatulence

    crepitation

    نفخ

    بعداز خوردن لوبیا، احساس باد زیادی کردم.

    After eating beans, I felt a lot of stomach gas.

    باد می‌تواند باعث ناراحتی و شرمندگی اجتماعی شود.

    Flatus can cause discomfort and social embarrassment.

    اسم
    فونتیک فارسی / baad /

    air, pressure (tire), inflation

    air

    pressure

    inflation

    هوای فشرده

    باید به‌طور منظم فشار باد لاستیک‌های ماشینم را بررسی کنم.

    The air in my car tires needs to be checked regularly.

    باد لاستیک باید به‌طور منظم برای ایمنی بررسی شود.

    The tire pressure should be checked regularly for safety.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد باد

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    هوا
    مترادف:
    آماس آماه نفخ ورم
    مترادف:
    پف فوت تیز ریح
    مترادف:
    توفان شمیم صرصر نسیم نفخه
    مترادف:
    بادا باشد
    مترادف:
    افاده خودبینی تکبر خودبزرگ‌بینی غرور فیس نخوت
    مترادف:
    بارح برآمدگی دمل

    سوال‌های رایج باد

    باد به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «باد» در زبان انگلیسی به wind ترجمه می‌شود.

    باد جریان طبیعی هوا در سطح زمین است که بر اثر اختلاف فشار میان نواحی مختلف جو زمین به‌وجود می‌آید. این پدیده‌ی جوی، از ابتدایی‌ترین عناصر طبیعت است که نقش‌های اساسی و گوناگونی در شکل‌گیری وضعیت‌های اقلیمی، چرخه‌های طبیعی و حتی زندگی روزمره‌ی انسان ایفا می‌کند. باد ممکن است آرام و ملایم باشد یا با شدت زیاد به صورت طوفان، گردباد یا تندباد ظاهر شود. در هر حالت، حضور آن در فضاهای باز احساس می‌شود و با خود تأثیراتی به‌همراه می‌آورد که گاه مفید و گاه مخرب‌اند.

    از منظر علمی، باد نتیجه‌ی مستقیم تفاوت دمایی میان نقاط مختلف کره‌ی زمین است. زمانی که نور خورشید به زمین می‌تابد، سطح آن به‌طور یکنواخت گرم نمی‌شود. در نتیجه، هوا در مناطق گرم‌تر سبک‌تر شده و به سمت بالا می‌رود، و هوای سردتر از نواحی پرفشار به سمت نواحی کم‌فشار حرکت می‌کند. این حرکت همان چیزی است که ما به عنوان «باد» احساس می‌کنیم. این پویایی دائمی هوا در سطح زمین، نقشی اساسی در تنظیم دمای کره‌ی زمین، پراکندگی رطوبت و حتی انتقال گرد و غبار، دانه‌های گیاهان و آلودگی‌ها دارد.

    باد از گذشته‌های دور، تأثیری عمیق بر فرهنگ و زندگی انسان داشته است. دریانوردان با بهره‌گیری از نیروی باد، بادبان‌های کشتی‌های خود را هدایت می‌کردند و به سرزمین‌های ناشناخته سفر می‌نمودند. در فرهنگ‌ها و ادبیات ملل گوناگون نیز باد اغلب نمادی از تغییر، آزادی، ناپایداری یا قدرت دیده شده است. حتی در زبان فارسی، تعابیر شاعرانه و کنایی زیادی با محوریت باد وجود دارد که نشان‌دهنده‌ی نقش پررنگ آن در تخیل و ادبیات ماست.

    در عصر جدید، انسان تلاش کرده است تا نیروی باد را مهار کرده و از آن به‌عنوان منبعی تجدیدپذیر برای تولید انرژی استفاده کند. توربین‌های بادی، یکی از نمونه‌های بارز بهره‌برداری از انرژی طبیعی باد هستند که بدون آلودگی و با کارایی بالا، برق تولید می‌کنند. این نوع استفاده از باد نه‌تنها در کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی مؤثر است، بلکه گامی مهم در جهت حفاظت از محیط‌زیست و توسعه‌ی پایدار به شمار می‌رود.

    باد را می‌توان عنصری زنده و پویا از طبیعت دانست؛ جریانی که پیوسته در حال حرکت است، گاه نوازشگر و آرام، و گاه خروشان و سهمگین. تأثیر باد بر شکل‌گیری چشم‌اندازهای طبیعی، حیات گیاهان، زندگی حیوانات و آسایش یا چالش‌های انسانی، غیرقابل انکار است. این پدیده‌ی ظاهراً ساده، همچنان یکی از پررمز و رازترین و تأثیرگذارترین عناصر جهان طبیعت باقی مانده است.

    ارجاع به لغت باد

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «باد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باد

    لغات نزدیک باد

    • - باخلوص نیت
    • - باخود بردن
    • - باد
    • - باد آهنج
    • - باد آهنگ
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.