آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

پیله به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / pile /

abscess

abscess

کورک

دامپزشک پیله‌ی سگ را با آنتی‌بیوتیک درمان کرد.

The veterinarian treated the dog's abscess with antibiotics.

پیله‌ی گوش بیمار

the abscess in the patient's ear

اسم
فونتیک فارسی / pile /

cocoon, chrysalis

cocoon

chrysalis

گوزه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

کرم ابریشم پیله می‌بافد.

Silkworms spin cocoons.

پیله‌ی ابریشم

silk cocoon

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیله

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت پیله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیله

لغات نزدیک پیله

پیشنهاد بهبود معانی