حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
کینه به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / kine /
hatred, rancor, ill will, hostility, grudge, spite, animus, venom, malignity, spitefulness, revenge
hatred
rancor
ill will
hostility
grudge
spite
animus
venom
malignity
spitefulness
revenge
دشمنی، عداوت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کینه در دل پروردن
to nurse a grudge
کینه و عداوت از حرفهای او میبارید.
His statements were full of venom.
مترادف و متضاد کینه
ارجاع به لغت کینه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «کینه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کینه
لغات نزدیک کینه
- - کینگستن
- - کینوآ
- - کینه
- - کینه انگیز
- - کینه توز