فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    پاکیزه به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    تمیز، طاهر

    فونتیک فارسی

    paakize
    صفت
    neat, clean, cleanly, cleansed, immaculate, unsoiled, unstained

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    - چون تب بگسارد و گساریدن آن به عرقی خوش‌بوی و پاکیزه باشد.

    - When a fever is alleviated and its alleviation is through a fragrant and clean distillation.

    - پیراهن سفید او کاملاً پاکیزه بود.

    - Her white shirt was spotlessly clean.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد پاکیزه

    1. مترادف:
      پاک تمیز طاهر نظیف
      متضاد:
      کثیف
    1. مترادف:
      مطهر منزه مهذب
    1. مترادف:
      خالص صافی

    ارجاع به لغت پاکیزه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «پاکیزه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پاکیزه

    لغات نزدیک پاکیزه

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه