عامیانه ناپسند meanie, meany, son of a gun, son of a bitch
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رئیس پدرسوخته مدام از کارمندانش انتقاد میکند.
The meany boss constantly criticizes his employees.
معلم پدرسوخته به دانشآموزان بدون هیچ دلیلی تکلیف اضافه داد.
The meany teacher gave the students extra homework for no reason.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پدرسوخته» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پدرسوخته