فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پرمدعا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

متظاهر، دارای ادعای فراوان

فونتیک فارسی

pormodda'aa
صفت

assuming, assertive, braggadocio, immodest, pretentious, bossy, brash, boastful, highfalutin

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

دوست پرمدعا کسی است که بیش از حد خود طلب می‌کند.

An assuming friend is one who expects more than his due.

وکیل پرمدعا

a highfalutin lawyer

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پرمدعا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرمدعا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرمدعا

لغات نزدیک پرمدعا

پیشنهاد بهبود معانی