با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

پریسا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • مانند پری، افسونگر
  • فونتیک فارسی

    parisaa
  • صفت
    ادبی fairy-like, beautiful, fairy-faced
    • - لباسی درخشان از جنس پارچه‌ای پریسا

    • - a luminous dress made of a fairy-like textile
    • - دخترک ظاهری پریسا، گونه‌های گلگون و چشمانی درخشان داشت.

    • - The little girl had a fairy-faced appearance, with rosy cheeks and sparkling eyes.
  • نام زن
  • فونتیک فارسی

    parisaa
  • اسم خاص
    (feminine proper noun) Parisa
    • - او نامزد پریسا است.

    • - He is engaged to Parisa.
    • - پریسا همیشه زود سر کلاس حاضر می‌شود و هیچ‌وقت مهلت انجام تکالیفش را از دست نمی‌دهد.

    • - Parisa is always early to class and never misses a deadline.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت پریسا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پریسا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پریسا

لغات نزدیک پریسا

پیشنهاد بهبود معانی