فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پژمان به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

افسرده، پژمرده، اندوهگین

فونتیک فارسی

pezhmaan
صفت

sad, dejected, unhappy, afflicted

خانواده‌ای پژمان

an unhappy family

پژمان از ناخوشی

afflicted with the disease

نام مرد

فونتیک فارسی

pezhmaan
اسم خاص

masculine proper noun, Pezhman

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

پژمان در خانواده‌ای اشرافی به دنیا آمد

Pezhman was born into an aristocratic family

پژمان صبح‌ها باغ را آبیاری می‌کند

Pezhman waters the garden in the morning

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پژمان

  1. مترادف:
    افسرده پژمرده خسته‌دل غمخوار غمگین غمناک نژند نومید
    متضاد:
    شادمان

ارجاع به لغت پژمان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پژمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پژمان

لغات نزدیک پژمان

پیشنهاد بهبود معانی