پژمان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

افسرده، پژمرده، اندوهگین

فونتیک فارسی

pezhmaan
صفت
sad, dejected, unhappy, afflicted

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- خانواده‌ای پژمان

- an unhappy family

- پژمان از ناخوشی

- afflicted with the disease
نام مرد

فونتیک فارسی

pezhmaan
اسم خاص
masculine proper noun, Pezhman

- پژمان در خانواده‌ای اشرافی به دنیا آمد

- Pezhman was born into an aristocratic family

- پژمان صبح‌ها باغ را آبیاری می‌کند

- Pezhman waters the garden in the morning
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پژمان

ارجاع به لغت پژمان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پژمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پژمان

لغات نزدیک پژمان

پیشنهاد بهبود معانی