آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

کر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / kar /

deaf, stone-deaf, unhearing

deaf

stone-deaf

unhearing

ناشنوا

پدرش تا حدی کر است.

His father is a bit deaf.

بیمار کاملاً کر به سمعک نیاز داشت تا بتواند صداها را بشنود.

The stone-deaf patient required a hearing aid to be able to hear any sounds.

اسم
فونتیک فارسی / kor /

kor (Islamic rule: a certain quantity of water which can be considered clean as long as its color, taste and smell have not changed)

kor

مقدار مشخصی از آب مطلق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

براساس حکم اسلامی، آب کر تا زمانی که رنگ، طعم و بوی آن تغییر نکرده باشد، پاک است.

According to Islamic rule, a kor of water remains pure if its color, taste, and smell are unchanged.

امام توضیح داد که آب کر درصورتی‌که شرایط را داشته باشد، برای طهارت کافی است.

The imam explained that a kor of water is sufficient for ritual purification if it meets the conditions.

اسم
فونتیک فارسی / kor /

موسیقی choir, chorus, chorale

choir

chorus

chorale

هم‌سرایی

کر در طول مراسم کلیسا به‌زیبایی آواز خواند.

The choir sang beautifully during the church service.

کر هفته‌ها قبل‌از کنسرت بزرگ تمرین کرد.

The chorus rehearsed for weeks before the big concert.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کر

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت کر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کر

لغات نزدیک کر

پیشنهاد بهبود معانی