آخرین به‌روزرسانی:

گمنام به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ناشناس، بی‌نام‌ونشان

فونتیک فارسی

gomnaam
صفت

obscure, unknown, anonymous, unsung, faceless, unheard-of, undiscovered, unheralded

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

او ترجیح داد که گمنام باقی بماند.

He preferred to remain anonymous.

آرامگاه مرمرین سرباز گمنام

the marble monument of the unknown soldier

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گمنام

  1. مترادف:
    خامل بی‌نام‌ونشان غیرمعروف مجهول مجهول‌الهویه ناشناخته ناشناس
    متضاد:
    سرشناس مشهور

ارجاع به لغت گمنام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گمنام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گمنام

لغات نزدیک گمنام

پیشنهاد بهبود معانی