آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

گمنام به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / gomnaam /

obscure, unknown, anonymous, unsung, faceless, unheard-of, undiscovered, unheralded

obscure

unknown

anonymous

unsung

faceless

unheard-of

undiscovered

unheralded

ناشناس، بی‌نام‌ونشان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او ترجیح داد که گمنام باقی بماند.

He preferred to remain anonymous.

آرامگاه مرمرین سرباز گمنام

the marble monument of the unknown soldier

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گمنام

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
خامل بی‌نام‌ونشان غیرمعروف مجهول مجهول‌الهویه ناشناخته ناشناس
متضاد:

ارجاع به لغت گمنام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گمنام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گمنام

لغات نزدیک گمنام

پیشنهاد بهبود معانی