فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

یک‌رو به انگلیسی

شکل نوشتاری دیگر این لغت: یکرو

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دارای یک طرف

فونتیک فارسی

yekroo
صفت

having one front, having one face, having one surface, having one top, single-face

او کارت‌های یک‌رو را برای ظاهری ساده‌تر ترجیح می‌دهد.

He prefers single-face cards for a more streamlined look.

این سکه یکرو است که نشان ملی را به نمایش می‌گذارد.

The coin is having one face that features the national emblem.

بی‌شیله‌پیله

فونتیک فارسی

yekroo
صفت

sincere, guileless, one-faced, loyal, frank, constant, genuine

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

در جهانی پر از فریب، من از کسانی که یک‌رو و واقعی هستند قدردانی می‌کنم.

In a world full of deception, I appreciate those who are one-faced and genuine.

او به‌خاطر ذات یکرویش شناخته شده بود و همیشه در معاملاتش صادق بود.

He was known for his guileless nature, always honest in his dealings.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت یک‌رو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یک‌رو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یک‌رو

لغات نزدیک یک‌رو

پیشنهاد بهبود معانی