elbow
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دست را از آرنج خم کردن
to bend the arm at the elbow
او آرنج راست خود را روی میز قرار داد.
He placed his right elbow on the table.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آرنج» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آرنج