freedom, liberty, release, liberation, freeness, emancipation, independence, deliverance, autonomy
freedom
liberty
release
liberation
freeness
emancipation
independence
deliverance
autonomy
آنان با مفهوم «آزادی›» آشنایی ندارند.
They are unfamiliar with the concept of "freedom."
من اساساً با عقاید شما مخالفم؛ ولی از آزادی بیان شما دفاع خواهم کرد.
I am radically opposed to your ideas but will defend your freedom of expression.
آزادی هنری
artistic freedom
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آزادی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آزادی