آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

آزادی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aazaadi /

freedom, liberty, release, liberation, freeness, emancipation, independence, deliverance, autonomy

freedom

liberty

release

liberation

freeness

emancipation

independence

deliverance

autonomy

رهایی، خلاصی، حریت

آنان با مفهوم «آزادی›» آشنایی ندارند.

They are unfamiliar with the concept of "freedom."

من اساساً با عقاید شما مخالفم؛ ولی از آزادی بیان شما دفاع خواهم کرد.

I am radically opposed to your ideas but will defend your freedom of expression.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

آزادی هنری

artistic freedom

manumission

manumission

از بردگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آزادی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت آزادی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آزادی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آزادی

لغات نزدیک آزادی

پیشنهاد بهبود معانی