data collection
موفقیت هر پروژهای به آمارگیری رضایتبخش بستگی دارد.
The success of any project depends on effective data collection.
روایی و پایایی یافتههایمان به آمارگیری دقیق متکی است.
The validity and reliability of our findings rely on meticulous data collection.
census
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دولت هر ده سال آمارگیری میکند.
The government conducts a census every ten years.
آمارگیری کردن
to conduct a census
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آمارگیری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آمارگیری