آن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • اشاره به دور
  • فونتیک فارسی

    aan
  • اسم صفت ضمیر
    that
    • - آن زمان‌ها نان ارزان بود.

    • - Those days bread was cheap.
    • - آن مداد مال من است.

    • - That pencil is mine.
  • آن چیز یا شخص
  • فونتیک فارسی

    aan
  • اسم صفت ضمیر
    that (thing or person), (plural) they
    • - آن‌ها فرق خوب و بد را نمی‌دانند.

    • - They don't know the difference between good and evil.
    • - این مال تو و آن مال من است.

    • - This is yours and that is mine.
  • متعلق به
  • فونتیک فارسی

    aan
  • اسم صفت ضمیر
    belonging, owned by
    • - این حلقه از آن من است.

    • - This ring belongs to me.
    • - این کتاب از آن اوست.

    • - This book belongs to her.
  • لحظه
  • فونتیک فارسی

    aan
  • اسم
    instant, second, twinkling of an eye, jiffy, moment
    • - آن به آن

    • - moment to moment
    • - حتی یک آن هم مرا راحت نمی‌گذارد.

    • - She won't let me alone even for an instant.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد آن

ارجاع به لغت آن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آن

لغات نزدیک آن

پیشنهاد بهبود معانی