فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ثانیه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

یک شصتم دقیقه

فونتیک فارسی

saaniye
اسم

second

هزار متر در هر ثانیه

a thousand meters per second

در کمتر از ده ثانیه

in less than ten seconds

نمونه‌جمله‌های بیشتر

گاهی چشمانش یکی دو ثانیه تار می‌شد.

Sometimes his eyes would glaze over for a second or two.

یک شصتم درجه، زینه

فونتیک فارسی

saaniye
اسم

هندسه second (one-sixtieth of a degree)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

زاویه یک ثانیه بود.

The angle was just one-sixtieth of a degree.

تغییراتی به کوچکی ثانیه

changes as small as one-sixtieth of a degree

زمان بسیار کوتاه

فونتیک فارسی

saaniye
اسم

مجازی instant, moment, twinkling, jiffy

حتی یک ثانیه هم صبر نخواهم کرد!

I won't wait even for an instant!

بهتر کردن روز کسی فقط یک ثانیه زمان می‌برد.

It only takes a moment to make someone's day better.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ثانیه

  1. مترادف:
    آن دم طرفه‌العین لحظه لمحه

ارجاع به لغت ثانیه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ثانیه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ثانیه

لغات نزدیک ثانیه

پیشنهاد بهبود معانی