آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۴

    نفس به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / nafas /

    breath, breathing, inhalation, respiration, gasp

    breath

    breathing

    inhalation

    respiration

    gasp

    دم، تنفس

    نفس او بوی سیگار می‌دهد

    his breath smells of cigarettes

    نفس دوندگان تند بود

    the runners' breathing was hard

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    بازدم ملایم نفس نوزاد

    the soft exhalation of the baby's breath

    نفس عمیقی کشیدن

    to take a deep breath

    به واسطه‌ی دویدن نفس نداشت.

    He had little breath left for running.

    اسم
    فونتیک فارسی / nafas /

    instant, moment, twinkling, jiffy, whipstitch, trice

    instant

    moment

    twinkling

    jiffy

    whipstitch

    trice

    لحظه، لمحه، دم، آن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    یک نفس صبر کن دارم می‌آیم

    wait a moment, I'm coming

    یک نفس

    a moment

    اسم
    فونتیک فارسی / nafs /

    being, essence, substance, quiddity, central nature, selfhood

    being

    essence

    substance

    quiddity

    central nature

    selfhood

    خودی خود، حقیقت هر چیز، هستی هر چیز، ذات

    این عمل در نفس خود کار بدی است

    this act is essentially bad

    فی نفسه

    by itself

    اسم
    فونتیک فارسی / nafs /

    soul, spirit, psyche

    soul

    spirit

    psyche

    روان، روح

    نفس اماره

    carnality

    نفس انسانی

    human intellect

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد نفس

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    خود خویش ذات
    مترادف:
    تن جسد کالبد
    مترادف:
    وجود
    مترادف:
    نفسانیات
    مترادف:
    آن لحظه لمحه
    مترادف:
    آه نسمت نسمه
    مترادف:
    تنفس دم

    سوال‌های رایج نفس

    نفس به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «نفس» در زبان انگلیسی به «breath» ترجمه می‌شود.

    نفس یکی از بنیادی‌ترین و اساسی‌ترین عملکردهای زیستی انسان و بسیاری از موجودات زنده است که در واقع حلقه‌ی اتصال میان بدن و محیط زیست محسوب می‌شود. این پدیده، به‌واسطه‌ی تبادل گازهای حیاتی، اکسیژن و دی‌اکسید کربن، امکان بقاء سلول‌ها و بافت‌های بدن را فراهم می‌کند. وقتی انسان نفس می‌کشد، هوا از طریق مجاری تنفسی وارد ریه‌ها می‌شود و اکسیژن موجود در آن به خون منتقل می‌گردد؛ سپس دی‌اکسید کربن، که محصول جانبی سوخت‌وساز سلولی است، از طریق بازدم از بدن خارج می‌شود. این فرآیند به صورت مداوم و خودکار انجام می‌پذیرد، اما افراد می‌توانند به صورت آگاهانه نیز آن را کنترل کنند.

    از دیدگاه فرهنگی و معنوی، نفس همواره جایگاهی ویژه داشته و در بسیاری از سنت‌ها و آموزه‌ها به عنوان نماد زندگی، انرژی و روح انسان تلقی می‌شود. در هنر، ادبیات و فلسفه، نفس به عنوان نیرویی که حیات را به انسان می‌بخشد، مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم فراتر از بعد فیزیولوژیک است و به نوعی به نیروی محرکه‌ی درونی انسان اشاره دارد که باعث بیداری، شعور و احساسات می‌شود. به همین دلیل، نفس در بسیاری از متون ادبی به عنوان نمادی از زندگی، امید و حتی گذر زمان به کار رفته است.

    در حوزه سلامت و روانشناسی، کنترل نفس و تمرکز بر تنفس به عنوان یکی از مؤثرترین روش‌ها برای کاهش استرس، افزایش آرامش و بهبود عملکرد ذهنی شناخته می‌شود. تمرینات تنفسی عمیق و آرام می‌توانند به کاهش فشار خون، بهبود عملکرد قلب و کاهش علائم اضطراب و افسردگی کمک کنند. بسیاری از روش‌های مدیتیشن و تمرین‌های بدنی مانند یوگا، پیلاتس و تمرینات تنفسی آگاهانه، از اهمیت ویژه‌ای برای بهبود کیفیت نفس و افزایش ظرفیت ریه برخوردارند. این تمرینات نه تنها به سلامت جسمانی بلکه به سلامت روانی و تعادل احساسی نیز کمک می‌کنند.

    در گفتار روزمره نیز واژه‌ی «نفس» کاربردهای مختلفی دارد که گاه به طور استعاری به کار می‌رود. برای مثال، وقتی می‌گوییم «نفس کسی در سینه حبس شد»، یعنی فرد دچار ترس یا تعجب شدید شده است. یا زمانی که از «نفس تازه کردن» صحبت می‌شود، به معنای تجدید انرژی و روحیه گرفتن است. این تعبیرات نشان می‌دهد که نفس فراتر از یک عمل فیزیکی ساده، به یکی از نمادهای مهم زندگی و احساسات انسانی تبدیل شده است.

    اهمیت نفس در سبک زندگی سالم نیز بسیار واضح است. تنفس صحیح و عمیق می‌تواند به بهبود کیفیت خواب، افزایش تمرکز و بهره‌وری، و حتی بهبود سیستم ایمنی بدن کمک کند. به همین دلیل، توجه به کیفیت نفس و آموزش روش‌های صحیح تنفس، بخشی مهم از مراقبت‌های بهداشتی و حفظ سلامت انسان است. نفس کشیدن، هرچند ساده به نظر می‌رسد، اما نقش بسیار کلیدی و پیچیده‌ای در زندگی روزمره و سلامت جسم و روان ایفا می‌کند.

    نفسم به انگلیسی چی می‌شه؟

    عبارت «نفسم» در زبان انگلیسی را می‌توان به my breath of life یا my soul ترجمه کرد.

    این کلمه در فارسی به‌عنوان عبارتی محبت‌آمیز برای خطاب کردن عزیزان استفاده می‌شود و اغلب نشان‌دهنده‌ی عمق علاقه و وابستگی است.

    وقتی فردی کسی را «نفسم» خطاب می‌کند، در واقع او را همانند نیروی حیاتی خود می‌بیند؛ کسی که نبودنش به‌سان قطع نفس، زندگی را خالی و بی‌معنا می‌سازد. این استعاره‌ی زیبا ریشه در این حقیقت دارد که نفس کشیدن نشانه‌ی زندگی است و همان‌طور که بدون نفس امکان ادامه‌ی حیات وجود ندارد، بدون حضور محبوب نیز زندگی برای فرد ناقص و تهی جلوه می‌کند. چنین کاربردی نشان‌دهنده‌ی شدت عشق، نزدیکی عاطفی و احساس یگانگی با طرف مقابل است.

    از نظر ادبی، «نفسم» در اشعار، ترانه‌ها و متون عاشقانه‌ی فارسی جایگاهی ویژه دارد. شاعران با استفاده از این واژه، معشوق را نه فقط یک همراه، بلکه مایه‌ی تداوم حیات خود معرفی می‌کنند. این کاربرد بار شاعرانه و احساسی پررنگی دارد و از دیرباز تا امروز در زبان محاوره‌ای و ادبی باقی مانده است. در موسیقی نیز این عبارت فراوان شنیده می‌شود و در ذهن شنونده پیوندی میان عشق و حیات ایجاد می‌کند.

    از نظر روان‌شناختی، خطاب کردن فردی به‌عنوان «نفسم» باعث شکل‌گیری پیوندهای عاطفی عمیق‌تر می‌شود. انسان‌ها به‌طور طبیعی نیازمند احساس تعلق و عشق هستند و استفاده از چنین تعابیری در روابط صمیمی به تقویت اعتماد، امنیت روانی و احساس ارزشمندی در طرف مقابل کمک می‌کند. این عبارت نوعی تأیید و اعتراف به اهمیت حیاتی معشوق است که می‌تواند رابطه را گرم‌تر و پایدارتر سازد.

    «نفسم» نمونه‌ای از غنای زبان فارسی در بیان احساسات است. این کلمه در عین سادگی، معانی عمیقی را منتقل می‌کند؛ هم بعد زیستی نفس را یادآوری می‌کند و هم بعد عاطفی عشق را. به همین دلیل، همچنان یکی از پرکاربردترین و محبوب‌ترین عبارات محبت‌آمیز در روابط دوستانه و عاشقانه به شمار می‌آید.

    معنی اسم نفس به انگلیسی چی می‌شه؟

    اسم «نَفَس» یکی از نام‌های زیبای دخترانه در زبان فارسی است که با خود تصویری از لطافت، زندگی و جریان روحانی به همراه دارد. این اسم از واژه‌ای به معنای «دم»، «تنفس» و «هوا» گرفته شده که به فرآیند حیاتی و ضروری تنفس اشاره دارد. اما در معنای عمیق‌تر، «نَفَس» در فرهنگ فارسی به روح و زندگی انسان نیز نسبت داده می‌شود، همانند جریان زندگی که در هر دم و بازدم ادامه دارد.

    در زبان انگلیسی، معادل نزدیک «نَفَس»، واژه "Breath" است که به معنی دم و تنفس می‌باشد. اما از آنجا که این نام در ادبیات فارسی بار معنایی گسترده‌تری دارد، معادل‌هایی چون "Soul" و "Life" نیز می‌توانند معنای عمیق‌تری از «نَفَس» را منتقل کنند؛ به ویژه زمانی که به حیات و انرژی درونی انسان اشاره دارد.

    در ادبیات فارسی، این نام بار معنایی عمیقی دارد و به عنوان نمادی از حیات، انرژی درونی و وجودی که در هر لحظه در جریان است، استفاده می‌شود. «نَفَس» همچنان به‌عنوان تجلی‌گر روح، شجاعت و زندگی بی‌پایان فردی شناخته می‌شود که به این نام مزین است.

    ارجاع به لغت نفس

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «نفس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نفس

    لغات نزدیک نفس

    • - نفرین شده
    • - نفرین کردن
    • - نفس
    • - نفس آخر
    • - نفس آخر را کشیدن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن وهله
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.