فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

آویختن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

aavikhtan

to hang, to suspend, [lit.] to cling

از چند سو

string

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آویختن

  1. مترادف:
    آویزان کردن تعلیق معلق کردن
    متضاد:
    چسباندن نصب کردن
  1. مترادف:
    دارزدن مصلوب کردن
  1. مترادف:
    چنگ‌زدن متشبث‌شدن متوسل‌شدن
  1. مترادف:
    جنگیدن
  1. مترادف:
    حمایل کردن

ارجاع به لغت آویختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آویختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آویختن

لغات نزدیک آویختن

پیشنهاد بهبود معانی