screwdriver, wrench, spanner, hickey
لطفاً آن آچار را به من بدهید تا بتوانم تسمهی این دستگاه را تنظیم کنم.
Please pass me that wrench so I can adjust the collar on this machine.
برای این پروژه به آچاری سرصاف نیاز دارم.
I need a flathead screwdriver for this project.
pickle, dressing, sause, seasoning
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او آچار سویا را با سوشیاش ترجیح میدهد.
He prefers soy sauce with his sushi.
او برای طعمدهی بیشتر، آچار تندی به ساندویچ اضافه کرد.
She added a tangy pickle to the sandwich for extra flavor.
کلمهی «آچار» در زبان انگلیسی به wrench یا spanner ترجمه میشود.
آچار ابزاری دستی است که برای باز و بسته کردن پیچها و مهرهها استفاده میشود. این ابزار در انواع مختلف و اندازههای متنوع ساخته میشود تا بتواند با اندازهها و شکلهای مختلف پیچها و مهرهها سازگار باشد.
مهمترین کاربرد آچار در تعمیرات خودرو، ساختمانسازی، کارهای فنی و صنعتی است، جایی که نیاز به تنظیم یا باز کردن قطعات فلزی وجود دارد.
آچار معمولاً از فلز مقاومی مثل فولاد ساخته میشود تا در برابر فشار و ضربه مقاومت بالایی داشته باشد. شکل سادهی آن دستهای بلند با یک سر مخصوص است که به پیچ یا مهره متصل میشود و با اعمال نیرو به دسته، امکان چرخش و باز یا بسته کردن پیچ فراهم میشود. برخی از انواع آچارها مانند آچار فرانسه دارای سری قابل تنظیم هستند که میتوانند با اندازههای مختلف پیچ سازگار شوند.
استفاده از آچار نیاز به مهارت و دقت دارد، چرا که فشار زیاد یا نادرست ممکن است به ابزار یا قطعه آسیب برساند. علاوه بر این، آچار یکی از ابزارهای پایهای در جعبهابزار هر فرد یا تکنسین است و بدون آن انجام بسیاری از کارهای فنی و تعمیراتی غیرممکن یا بسیار دشوار میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آچار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آچار