notification, formal notice, official notice, official order, communique, service sheet
notification
formal notice
official notice
official order
communique
service sheet
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شرکت ابلاغیهای دربارهی سیاست جدید ارسال کرد.
The company sent a notification about the new policy.
ابلاغیه تغییراتی در مدیریت شرکت را اعلام کرد.
The communique announced changes in the company’s management.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ابلاغیه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ابلاغیه