آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

ابله به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / ablah /

silly, foolish, imbecile, daft, stupid, cuckoo, witless, senseless, cloddy, insensate, moronic, idiotic, dumb, fatuous, zany, sappy, softheaded, daffy, cretinous, scatty

silly

foolish

imbecile

daft

stupid

cuckoo

witless

senseless

cloddy

insensate

moronic

idiotic

dumb

fatuous

zany

sappy

softheaded

daffy

cretinous

scatty

احمق، نادان، کودن

گربه‌ی ابله ساعت‌ها دم خودش را دنبال می‌کرد.

The silly cat chased its tail for hours.

دزد ابله متوجه دوربین مداربسته نشد.

The witless thief didn't realize the security camera.

اسم
فونتیک فارسی / ablah /

idiot, a fool, booby, simpleton, blockhead, imbecile, airhead, bonehead, goof, dimwit

idiot

a fool

booby

simpleton

blockhead

imbecile

airhead

bonehead

goof

dimwit

فرد کندذهن و نادان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او یک ابله تمام عیار است.

He is an unmitigated fool.

ابله بودن و نپوشیدن کلاه ایمنی هنگام موتورسواری می‌تواند باعث صدمات جدی به سر شود.

Being a fool and not wearing a helmet while riding a bike can result in serious head injuries.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ابله

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت ابله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ابله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ابله

لغات نزدیک ابله

پیشنهاد بهبود معانی