parti - cofoured, piebald
کلمهی «ابلق» در زبان انگلیسی به piebald یا dappled ترجمه میشود؛ البته بسته به زمینهی کاربرد (مثلاً در مورد اسب، حیوانات، پارچه یا نقاشی)، معادلهایی مانند patchy، spotted یا mottled نیز ممکن است استفاده شوند.
ابلق به رنگ یا طرحی گفته میشود که در آن دو یا چند رنگ متضاد – معمولاً سفید و سیاه – در کنار هم قرار گرفتهاند، بهطوری که لکهها یا نواحی رنگی مشخصی به وجود آمدهاند. این واژه معمولاً برای توصیف حیواناتی مثل اسب، گاو، یا پرندگان به کار میرود که بدن آنها از ترکیب نامنظمی از رنگهای مختلف پوشیده شده است. زیبایی و ویژگی منحصربهفرد این الگو باعث شده تا انسانها نیز آن را در حوزههای مختلف هنری، طراحی لباس و معماری به کار گیرند.
در دنیای طبیعت، الگوی ابلق نه تنها جنبهی زیباییشناسانه دارد بلکه میتواند کاربردهای زیستی و دفاعی هم داشته باشد. برای مثال، در برخی گونههای جانوری، نقش و نگارهای ابلق میتوانند باعث استتار در محیط شوند یا شکارچی را گیج کنند. در اسبها، رنگ ابلق یکی از شناختهشدهترین و محبوبترین طرحهای بدنی است که در نژادهای خاصی دیده میشود و اغلب با ارزش بالاتری در بازار خرید و فروش مواجه است.
در هنرهای تجسمی، بهویژه نقاشی و طراحی منسوجات، طرحهای ابلق همواره الهامبخش هنرمندان بودهاند. ترکیب لکههای رنگی نامنظم بر بوم یا پارچه میتواند مفاهیم گوناگونی را القا کند: از تنوع و پیچیدگی طبیعت گرفته تا تضاد و هماهنگی میان عناصر مختلف. برخی هنرمندان سبک انتزاعی از همین الگوی ابلق برای ساخت آثار چشمگیر استفاده میکنند.
همچنین در معماری سنتی ایران، واژهی ابلق کاربرد ویژهای دارد. در برخی بناهای تاریخی، از سنگها یا آجرهای با رنگ متضاد (مثلاً سیاه و سفید) بهصورت متناوب استفاده میشده تا نمایی چشمنواز و هماهنگ ایجاد شود. این سبک تزئینی که بهخصوص در دورههای خاصی رواج داشته، نمونهای از پیوند میان کاربرد عملی رنگها و زیباییشناسی بصری است. واژهی ابلق، علیرغم سادگی ظاهریاش، بار فرهنگی، هنری و زیباشناختی گستردهای دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ابلق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ابلق