cheap, discounted, inexpensive, frugal, low-priced, cut price, low-cost, competitive, cut-rate, popular, economy, bargain, economical, budjet, popular
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ژاپنیها بازار را با عرضهی ساعتهای ارزان اشباع کردند.
The Japanese glutted the market with cheap watches.
خوراک ارزان
an inexpensive meal
رنگ ارزان ممکن است ترک ترک بشود.
Cheap paint may check.
رستوران ارزان
a cheap restaurant
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ارزان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ارزان