jetty, dock, anchorage, pier, wharf, quay
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کارگران محموله را از اسکله خالی کردند.
The workers unloaded the cargo from the dock.
ماهیگیران در اسکله جمع شدند تا تجهیزاتشان را آماده کنند.
The fishermen gathered at the dock to prepare their equipment.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اسکله» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اسکله