obliteration, obviation, eradication, making (something) disappear
obliteration
obviation
eradication
makingdisappear
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جنگ باعث امحای بسیاری از مکانهای دیدنی تاریخی شد.
The war led to the obliteration of many historical landmarks.
امحای فقر یک هدف جهانی است.
The eradication of poverty is a global goal.
شکل درست این واژه «امحا» است. این کلمه عربی بهمعنای «نابودی»، «از بین بردن» یا «حذف کردن» وارد زبان فارسی شده و در زمینههایی مانند امحای اسناد، امحای اطلاعات و غیره بهکار میرود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «امحا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/امحا