آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

بارآور به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / baaraavar /

fruit-bearing, bearing, bountiful, breeder, productive

fruit-bearing

bearing

bountiful

breeder

productive

میوه‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او گیاهان بارآور را به‌دلیل زیبایی و نعمت آن‌ها ترجیح می‌دهد.

She prefers fruit-bearing plants for their beauty and bounty.

این کشاورز در کشت محصولات بارآور برای بازارهای محلی تخصص دارد.

The farmer specializes in cultivating fruit-bearing crops for local markets.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بارآور

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
بارور ثمردار مثمر میوه‌دار میوه‌دهنده

ارجاع به لغت بارآور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بارآور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بارآور

لغات نزدیک بارآور

پیشنهاد بهبود معانی