acquittance, exemption, innocence, clearance, exoneration, guiltlessness
acquittance
exemption
innocence
clearance
exoneration
guiltlessness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قاضی حکم برائت او را صادر کرد.
The judge ruled that he was innocent.
نامهی برائت برای درخواست کار او ضروری بود.
The acquittance letter was essential for his job application.
هر دو واژه «براعت» و «برائت» در زبان فارسی وجود دارند، اما معنی و کاربرد متفاوتی دارند و هر دو از نظر املایی درستاند:
براعت به معنی مهارت، زبردستی و چیرهدستی و نیز فصاحت و شیوایی کلام است و بیشتر در متون ادبی و توصیفی به کار میرود.
برائت به معنی پاکی، بیگناهی، و آزاد شدن از اتهام یا مسئولیت است و در متون دینی، حقوقی و رسمی استفاده میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «برائت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برائت