با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

بوقلمون به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پرنده‌ای از خانواده‌ی ماکیان

فونتیک فارسی

booghalamoon
اسم
جانورشناسی turkey

- برای جشن شکرگزاری، همیشه بوقلمون و مخلفات می‌خوریم.

- For Thanksgiving, we always have turkey with all the trimmings.

- بوقلمون بریان‌شده و کلیه‌ی مخلفات

- roast turkey and all the fixings

- شکار بوقلمون وحشی

- a wild turkey shoot
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بوقلمون

ارجاع به لغت بوقلمون

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بوقلمون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بوقلمون

لغات نزدیک بوقلمون

پیشنهاد بهبود معانی