آخرین به‌روزرسانی:

بکر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دست‌نخورده، جدید، بدیع

فونتیک فارسی

bekr
صفت

virgin, untapped, maiden, inviolate, virginal, original, intact

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

بازار بکر محصولات غذایی گیاهخواری

the untapped market of vegan food products

طبیعت بکر کاشانه‌ی طیف گسترده‌ای از گیاهان و جانوران است.

The inviolate nature is home to a vast array of flora and fauna.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بکر

  1. مترادف:
    باکره بتول دختر دوشیزه عذرا
    متضاد:
    بیوه

ارجاع به لغت بکر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بکر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بکر

لغات نزدیک بکر

پیشنهاد بهبود معانی