فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

تقویت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نیرودهی

فونتیک فارسی

taghviyat
اسم
strengthening, fortification, reinforcement, support, consolidation, enrichment, enforcement, invigoration, propping up

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- آخرین چاره برای تقویت اقتصاد کشور

- the latest remedy for strengthening the country's economy

- تقویت دیوارهای شهر به مقاومت در برابر محاصره‌های متعدد کمک کرد.

- The fortification of the city walls helped withstand numerous sieges.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تقویت

  1. مترادف:
    استحکام استوارسازی پشتیبانی تحکیم تشدید تشیید نیرودهی نیرومندی
    متضاد:
    تضعیف شقی
  1. مترادف:
    تایید ترهیب

ارجاع به لغت تقویت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تقویت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تقویت

لغات نزدیک تقویت

پیشنهاد بهبود معانی