آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

توهین به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tõhin /

insult, offense, offence, slight, slur, defamation, affront, aspersion, invective, contumely, indignity, snub

insult

offense

offence

slight

slur

defamation

affront

aspersion

invective

contumely

indignity

snub

اهانت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

بومیان او را هدف توهین قرار دادند.

The natives hurled insults at him.

توهین عمدی

an intentional insult

نمونه‌جمله‌های بیشتر

من توهین آن‌ها را به روی خود نیاوردم و لبخند زدم.

I pocketed their insult and smiled.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد توهین

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت توهین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توهین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توهین

لغات نزدیک توهین

پیشنهاد بهبود معانی