آخرین به‌روزرسانی:

توهین به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اهانت

فونتیک فارسی

tõhin
اسم

insult, offense, offence, slight, slur, defamation, affront, aspersion, invective, contumely, indignity, snub

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

بومیان او را هدف توهین قرار دادند.

The natives hurled insults at him.

توهین عمدی

an intentional insult

نمونه‌جمله‌های بیشتر

من توهین آن‌ها را به روی خود نیاوردم و لبخند زدم.

I pocketed their insult and smiled.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد توهین

  1. مترادف:
    اهانت بی‌حرمتی تحقیر خوارداشت وهن
    متضاد:
    تکریم

ارجاع به لغت توهین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توهین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توهین

لغات نزدیک توهین

پیشنهاد بهبود معانی