gaunt, haggard
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از دیدن ظاهر تکیدهی او شوکه شد.
She was shocked by his gaunt appearance.
درختان تکیده
the gaunt trees
صورت تکیدهاش نشاندهندهی درگیریاش با بیماری بود.
Her gaunt face revealed her struggle with illness.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تکیده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تکیده