آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴

    رنجور به انگلیسی

    معنی‌ها

    فونتیک فارسی / ranjoor /

    afflicted

    afflicted

    run-down

    run-down

    آدم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد رنجور

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    آزرده بستری بیمار رنجه علیل غمگین مریض ناتوان ناسالم نالان

    سوال‌های رایج رنجور

    رنجور به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «رنجور» در زبان انگلیسی به ailing, frail, یا در برخی زمینه‌ها sickly ترجمه می‌شود. بسته به بافت جمله، واژه‌هایی مانند unwell, feeble, یا delicate نیز می‌توانند معادل مناسبی باشند.

    «رنجور» واژه‌ای فارسی است که در توصیف کسی یا چیزی به کار می‌رود که در وضعیت ناتوانی، ضعف جسمی یا روحی، یا بیماری قرار دارد. این واژه در ادبیات فارسی، هم در معنای پزشکی و هم در مفهومی استعاری یا عاطفی کاربرد دارد. وقتی می‌گوییم فردی "رنجور است"، معمولاً منظور ما تنها ناتوانی جسمی نیست، بلکه بار معنایی این واژه می‌تواند به ضعف احساسی، فرسودگی روحی یا دل‌آزردگی هم اشاره داشته باشد. در زبان انگلیسی نیز واژه‌هایی چون ailing یا sickly حس مشابهی را منتقل می‌کنند و از نظر کاربرد، اغلب در توصیف کسانی به‌کار می‌روند که به طور مداوم یا مزمن درگیر ضعف یا بیماری‌اند.

    در زمینه‌ی سلامت، فرد رنجور ممکن است دچار بیماری‌های مزمن یا کهولت باشد. این افراد معمولاً نیاز به مراقبت ویژه، رژیم‌های خاص غذایی، و توجه به سلامت روانی دارند. واژه‌ی «frail» نیز به‌ویژه برای توصیف افراد سالمند به کار می‌رود که بدن آن‌ها شکننده و مستعد آسیب است. در پزشکی و مراقبت‌های بالینی، شناخت وضعیت "رنجوری" یا «frailty» اهمیت زیادی دارد، چرا که توانایی بدن برای مقابله با فشارها و بیماری‌ها را کاهش می‌دهد.

    در ادبیات و زبان شاعرانه، رنجور بودن بیش از آنکه ناظر بر وضعیت فیزیکی باشد، به حالات درونی انسان‌ها اشاره دارد. شاعران کلاسیک فارسی مانند سعدی و حافظ، از واژه‌ی رنجور برای توصیف عاشقی دل‌خسته، انسانی غم‌دیده، یا کسی که از فراق معشوق در رنج است استفاده می‌کردند. در این معنا، "رنجوری" می‌تواند نوعی از احساس لطیف، ملایم و شاعرانه باشد که گاه حتی نوعی ارزش هنری و انسانی در خود دارد. واژگانی مانند delicate یا afflicted در انگلیسی ممکن است بخشی از این بار معنایی را انتقال دهند، هرچند معادل دقیق آن در همه بافت‌ها دشوار است.

    از نظر اجتماعی، جامعه‌ی رنجور می‌تواند اشاره به مردمانی داشته باشد که درگیر مشکلات اقتصادی، بحران‌های روانی یا ناامیدی هستند. در اینجا «رنجور» دیگر فردی نیست، بلکه یک وضعیت اجتماعی یا فرهنگی توصیف می‌شود. اصطلاحاتی مانند ailing society یا wounded community در متون انگلیسی‌زبان برای اشاره به این مفهوم به کار می‌رود. چنین جوامعی نیازمند بهبود ساختاری، توجه سیاسی و دلسوزی فرهنگی هستند تا از وضعیت ضعف خارج شوند.

    واژه‌ی «رنجور» اگرچه ممکن است نشانه‌ی بیماری یا ضعف تلقی شود، اما در برخی بافت‌ها حاوی نوعی لطافت انسانی و نیاز به مراقبت است. فرد رنجور، خواه در جسم باشد یا در جان، حامل نشانه‌ای از انسانیت، آسیب‌پذیری و نیاز به توجه است. در دنیایی که گاه سرد و بی‌تفاوت می‌شود، توجه به "رنجور بودن" خود نشانه‌ای از شفقت، همدلی و بلوغ اخلاقی جامعه است.

    ارجاع به لغت رنجور

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «رنجور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رنجور

    لغات نزدیک رنجور

    • - رنجش
    • - رنجش آور
    • - رنجور
    • - رنجور بودن
    • - رنجور شدن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.