امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

جست‌وجو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کاوش، تفحص

فونتیک فارسی

jostojoo, jostejoo
اسم
search, quest, investigation, hunt, pursuit, research, inquiry

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- جست‌وجو برای کوه‌نورد گمشده روزها بدون هیچ موفقیتی ادامه داشت.

- The search for the missing hiker continued for days without any success.

- جست‌وجوی شغل گاهی ممکن است رعب‌آور باشد.

- The job search can be daunting at times.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جست‌وجو

  1. مترادف:
    استفسار بررسی پژوهش تجسس تفتیش تفحص جستار سراغ طلب کاوش کنجکاوی کندوکاو وارسی

ارجاع به لغت جست‌وجو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جست‌وجو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جست‌وجو

لغات نزدیک جست‌وجو

پیشنهاد بهبود معانی