جانورشناسی chicken, spring chicken, chick, biddy, pullet, poult, nestling, fledgling
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جوجه با نوک خود دانه بر میدارد.
A chicken picks food with its bill.
یک دسته جوجه جیکجیککنان دنبال مادر خود میدویدند.
A brood of chickens were peeping and running after their mother.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جوجه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جوجه