آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۴

    حلزون به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / halazoon /

    جانورشناسی snail, escargot

    snail

    escargot

    حلزون, snail, escargot
    نوعی نرم‌تن در رده‌ی شکم‌پایان و از خانواده‌ی بی‌مهرگان

    حلزون آهسته‌آهسته شاخک خود را بیرون داد.

    The snail slowly obtruded his tentacle.

    حلزون اغلب به‌عنوان پیش‌غذا در آشپزی فرانسوی سرو می‌شود.

    Escargot is often served as an appetizer in French cuisine.

    اسم
    فونتیک فارسی / halazoon /

    کالبدشناسی cochlea

    cochlea

    قسمت مارپیچ گوش داخلی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    حلزون یک اندام مارپیچی در گوش داخلی است.

    The cochlea is a spiral-shaped organ in the inner ear.

    آسیب به حلزون می‌تواند باعث از دست دادن شنوایی شود.

    Damage to the cochlea can cause hearing loss.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد حلزون

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    سفیدمهره لیسک

    سوال‌های رایج حلزون

    حلزون به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «حلزون» در زبان انگلیسی به snail ترجمه می‌شود.

    حلزون موجودی نرم‌تن و کوچک است که در گروه بی‌مهرگان قرار می‌گیرد و به دلیل داشتن یک صدف مارپیچی شکل و حرکت آهسته‌اش شناخته می‌شود. این جانوران معمولاً در محیط‌های مرطوب مانند باغ‌ها، جنگل‌ها، سواحل و حتی آب‌های شور و شیرین زندگی می‌کنند. بدن حلزون از یک بخش نرم و مرطوب تشکیل شده که به وسیله‌ی صدفی سخت محافظت می‌شود. آن‌ها با استفاده از پاهای عضلانی‌شان که در قسمت زیرین بدن قرار دارد، به آرامی روی سطوح حرکت می‌کنند و اثری از ماده‌ای لزج به‌جا می‌گذارند که باعث کاهش اصطکاک و محافظت از بدنشان می‌شود.

    حلزون‌ها نقش مهمی در اکوسیستم‌ها دارند؛ آن‌ها بقایای گیاهی و آلی را مصرف می‌کنند و به تجزیه‌ی مواد کمک می‌کنند. برخی از آن‌ها هم به عنوان شکار برای پرندگان، حشرات و پستانداران کوچک به‌شمار می‌روند. در عین حال، برخی گونه‌های حلزون در کشاورزی به عنوان آفات شناخته می‌شوند چون برگ و ساقه‌ی گیاهان را می‌خورند و می‌توانند به محصولات آسیب بزنند. با این حال، در برخی فرهنگ‌ها مانند فرانسه، حلزون (به نام escargot) جزو خوراکی‌های لوکس محسوب می‌شود.

    حلزون‌ها سیستم عصبی ساده‌ای دارند اما از گیرنده‌های حسی نسبتاً پیشرفته‌ای بهره‌مند هستند. آن‌ها معمولاً دو جفت شاخک دارند؛ شاخک‌های بلندتر برای بینایی و شاخک‌های کوتاه‌تر برای بویایی و لمس استفاده می‌شوند. یکی از ویژگی‌های جالب حلزون، توانایی آن‌ها در خواب زمستانی و تحمل شرایط سخت آب‌وهوایی است؛ آن‌ها می‌توانند برای مدت طولانی در صدف خود پنهان شوند و متابولیسم خود را به حالت کمینه درآورند.

    در فرهنگ و نمادشناسی، حلزون گاهی نماد صبر، محافظه‌کاری یا پیشروی آرام و پیوسته است. در داستان‌ها و ضرب‌المثل‌ها نیز از این جانور به عنوان مثالی برای کندی و در عین حال استقامت یاد می‌شود. حرکت آرام و شکل مارپیچی صدفش، الهام‌بخش هنرمندان، طراحان و حتی فیلسوفان بوده است که آن را به عنوان نمادی از رشد درونی، حفاظت از خود و سیر طبیعی زندگی تعبیر کرده‌اند.

    ارجاع به لغت حلزون

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «حلزون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حلزون

    لغات نزدیک حلزون

    • - حلبی مانند
    • - حلبی مانندی
    • - حلزون
    • - حلزون بی صدف
    • - حلزون خوراکی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.