کلمهی «حلزون» در زبان انگلیسی به snail ترجمه میشود.
حلزون موجودی نرمتن و کوچک است که در گروه بیمهرگان قرار میگیرد و به دلیل داشتن یک صدف مارپیچی شکل و حرکت آهستهاش شناخته میشود. این جانوران معمولاً در محیطهای مرطوب مانند باغها، جنگلها، سواحل و حتی آبهای شور و شیرین زندگی میکنند. بدن حلزون از یک بخش نرم و مرطوب تشکیل شده که به وسیلهی صدفی سخت محافظت میشود. آنها با استفاده از پاهای عضلانیشان که در قسمت زیرین بدن قرار دارد، به آرامی روی سطوح حرکت میکنند و اثری از مادهای لزج بهجا میگذارند که باعث کاهش اصطکاک و محافظت از بدنشان میشود.
حلزونها نقش مهمی در اکوسیستمها دارند؛ آنها بقایای گیاهی و آلی را مصرف میکنند و به تجزیهی مواد کمک میکنند. برخی از آنها هم به عنوان شکار برای پرندگان، حشرات و پستانداران کوچک بهشمار میروند. در عین حال، برخی گونههای حلزون در کشاورزی به عنوان آفات شناخته میشوند چون برگ و ساقهی گیاهان را میخورند و میتوانند به محصولات آسیب بزنند. با این حال، در برخی فرهنگها مانند فرانسه، حلزون (به نام escargot) جزو خوراکیهای لوکس محسوب میشود.
حلزونها سیستم عصبی سادهای دارند اما از گیرندههای حسی نسبتاً پیشرفتهای بهرهمند هستند. آنها معمولاً دو جفت شاخک دارند؛ شاخکهای بلندتر برای بینایی و شاخکهای کوتاهتر برای بویایی و لمس استفاده میشوند. یکی از ویژگیهای جالب حلزون، توانایی آنها در خواب زمستانی و تحمل شرایط سخت آبوهوایی است؛ آنها میتوانند برای مدت طولانی در صدف خود پنهان شوند و متابولیسم خود را به حالت کمینه درآورند.
در فرهنگ و نمادشناسی، حلزون گاهی نماد صبر، محافظهکاری یا پیشروی آرام و پیوسته است. در داستانها و ضربالمثلها نیز از این جانور به عنوان مثالی برای کندی و در عین حال استقامت یاد میشود. حرکت آرام و شکل مارپیچی صدفش، الهامبخش هنرمندان، طراحان و حتی فیلسوفان بوده است که آن را به عنوان نمادی از رشد درونی، حفاظت از خود و سیر طبیعی زندگی تعبیر کردهاند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حلزون» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حلزون