miserly, closefisted, tightfisted, mean, miser, mingy, parsimonious, illiberal, tightwad, tight, niggard, stingy
انگلیسیها اسکاتلندیها را خسیس میدانند.
The English accuse the Scottish of being stingy.
از خسیس با منقاش هم نمیشود پول در کشید.
You can't pry money out of a miser.
وقتی باید از پول خودش را خرج کند، خیلی خسیس است.
When it comes to spending his own money he is very tight.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خسیس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خسیس