danger, peril, risk, hazard, jeopardy, fear, threat, unsafety, imperilment, pitfall, gamble, menace, trouble, long shot
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
استیلای ناپلئون بر اروپا منافع بریتانیا را به خطر افکند.
Napoleon's ascendency in Europe endangered Britain's interests.
بیاعتنا به خطر
unmindful of danger
همیشه این خطر وجود دارد که نسل بشر با سلاح اتمی نابود شود.
There is always the danger that the human race may be atomized.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خطر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خطر