آخرین به‌روزرسانی:

خط‌کش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وسیله‌ای برای رسم خط راست

فونتیک فارسی

khatkesh
اسم

ruler, straight edge, rule

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

خط‌کش شکست و تکه‌تکه شد.

The ruler cracked and splintered into pieces.

می‌توانی با این خط‌کش درست اندازه‌گیری کنی؟

Can you measure accurately with this ruler?

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خط‌کش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خط‌کش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خط‌کش

لغات نزدیک خط‌کش

پیشنهاد بهبود معانی