آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

خمار به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / khomaar /

cold turkey, languid

cold turkey

languid

خواب‌آلود، کسی که در حالت بعد از مستی است

یک بعدازظهر خمار را کنار استخر گذراند.

We spent a languid afternoon by the pool.

رفتار خمار او مرا اذیت می‌کند.

His languid manner annoys me.

عامیانه alky

alky

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خمار

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
باده‌فروش شراب فروش می‌فروش
مترادف:
مترادف:
مخمور می‌زده نشئه نیمه‌مست
مترادف:
ملالت هستی خمارزده
مترادف:
ملول رخوت‌زده کسل بی‌حال رخوتناک

ارجاع به لغت خمار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خمار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خمار

لغات نزدیک خمار

پیشنهاد بهبود معانی