آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴

    خواب کردن به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / khaab kardan /

    to put to sleep, to lull (to sleep)

    to put to sleep

    to lull

    خواباندن

    بچه را غذا بده و خواب کن.

    Feed the baby and put her to sleep.

    پرستار با دقت بچه را خواب کرد.

    The nurse carefully put the baby to sleep.

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / khaab kardan /

    to sleep, to have a sleep

    to sleep

    to have a sleep

    خوابیدن، در خواب بودن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    دیشب خواب خوبی کردم.

    I had a good sleep last night.

    بعد از اینکه خواب خوبی می‌کنم، احساس بهتری دارم.

    I feel much better after I have a good sleep.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج خواب کردن

    خواب کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «خواب کردن» در زبان انگلیسی به to put to sleep ترجمه می‌شود.

    عبارت «خواب کردن» بسته به زمینه، می‌تواند معنای فیزیکی، روانی یا حتی استعاری داشته باشد. در ساده‌ترین و رایج‌ترین شکل خود، به معنای کمک کردن به فردی (معمولاً کودک) برای به خواب رفتن است. (خوابانیدن) این عمل معمولاً با ایجاد محیطی آرام، گفت‌وگوهای ملایم، نوازش یا خواندن لالایی انجام می‌شود. «خواب کردن» در این معنا بخشی از فرآیند مراقبت و تربیت است و نقش مهمی در ایجاد نظم و آرامش در زندگی روزمره ایفا می‌کند.

    در مراقبت از کودکان، «خواب کردن» نه‌فقط یک عمل فیزیکی، بلکه فرصتی برای ارتباط عاطفی و ایجاد حس امنیت به شمار می‌رود. والدین یا مراقبان از راهکارهای گوناگونی مانند تنظیم نور اتاق، ایجاد سکوت، استفاده از صداهای سفید یا خواندن داستان پیش از خواب استفاده می‌کنند تا کودک راحت‌تر به خواب رود. موفقیت در این فرآیند، تأثیر مثبتی بر رشد شناختی و روانی کودک می‌گذارد و به بهبود کیفیت خواب او کمک می‌کند.

    در حوزه‌ی دام‌پزشکی و پزشکی، «to put to sleep» ممکن است معنای کاملاً متفاوت و حساسی داشته باشد. در این موارد، این عبارت گاهی برای اشاره‌ی ملایم به عمل اتانازی (euthanasia) استفاده می‌شود، یعنی پایان دادن به زندگی یک حیوان بیمار یا در رنج، به‌صورت انسانی و بدون درد. در چنین کاربردی، زبان از واژه‌ی «خواب» به‌عنوان استعاره‌ای برای مرگ استفاده می‌کند تا بار عاطفی موضوع کاهش یابد و مفهوم ملایم‌تری منتقل شود.

    در معنایی استعاری‌تر، «خواب کردن» می‌تواند به معنای خاموش کردن یا به سکوت کشاندن چیزی باشد. برای مثال، ممکن است گفته شود که «بحث را خواباند»، یعنی موضوعی را که می‌توانست به تنش یا ادامه‌ی گفت‌وگو منجر شود، به شکلی آرام و مدیریت‌شده پایان داد. در این کاربرد، خواب کردن نوعی مهارت در کنترل شرایط است، نه لزوماً یک اقدام فیزیکی یا مستقیم.

    در روان‌شناسی و مراقبت‌های بالینی نیز تکنیک‌هایی برای «خواب کردن» یا همان به‌صورت موقت به خواب هدایت کردن افراد وجود دارد، مانند هیپنوتیزم یا تکنیک‌های آرام‌سازی که به افراد کمک می‌کنند به حالت خواب‌آلودگی یا آرامش عمیق برسند. این روش‌ها گاهی در درمان اختلالات خواب، اضطراب یا دردهای مزمن به‌کار می‌روند. در این معنا، «خواب کردن» ابزاری درمانی و کنترل‌شده است که در جهت بهبود کیفیت زندگی فرد طراحی شده است.

    ارجاع به لغت خواب کردن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «خواب کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خواب کردن

    لغات نزدیک خواب کردن

    • - خواب شیمیایی
    • - خواب غفلت
    • - خواب کردن
    • - خواب کوتاه
    • - خواب ماندن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.