فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دانستن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

آگاه‌ بودن

فونتیک فارسی

daanestan
فعل متعدی

to know, to possess knowledge, to have learned (by heart), to be cognizant of, to be aware of, to ken, to tell, to wit

برای دانستن تاریخ به تقویم مراجعه کن!

to know the date, refer to a calendar!

دانستن نحوه‌ی صحیح تامپون گذاشتن ضروری است.

It's essential to know how to tampon correctly.

داوری کردن

فونتیک فارسی

daanestan
فعل متعدی

to consider, to think, to regard, to deem

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

آن‌ها پیامدهای اقدامات خود را می‌دانند.

They consider the implications of their actions.

من او را به‌عنوان یکی از بهترین هنرمندان زمان خود می‌دانم.

I regard her as one of the best artists of our time.

فهمیدن

فونتیک فارسی

daanestan
فعل متعدی

to understand, to apprehend, to come to know, to savvy, to conceive

قبل‌از بازی کردن، دانستن قوانین اهمیت دارد.

It is important to understand the rules before playing the game.

طی سال‌ها تجربه، من اهمیت صبر را دانستم.

Through years of experience, I have come to know the importance of patience.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دانستن

  1. مترادف:
    آگاه‌بودن آگاهی‌داشتن درجریان‌بودن شناختن فهمیدن مطلع‌بودن واقف‌بودن
  1. مترادف:
    آموختن درک کردن مطلع‌شدن یادگرفتن

ارجاع به لغت دانستن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دانستن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دانستن

لغات نزدیک دانستن

پیشنهاد بهبود معانی