agate
agate
مادربزرگم گردنبند دلربای زیبایی به من داد.
My grandmother gave me a beautiful agate necklace.
زمینشناس صخرهی دلربای بزرگی هنگام کاوشش در کوهستان پیدا کرد.
The geologist found a large agate rock during his exploration in the mountains.
charming, heart-stealing, interesting, alluring, enticing, dainty, luring, enchanting, tempting, ravishing, graceful
charming
heart-stealing
interesting
alluring
enticing
dainty
luring
enchanting
tempting
ravishing
graceful
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شهر کوچک با کافههای دنجش جو دلربایی داشت.
The small town had a charming atmosphere with its cozy cafés.
لبخند دلربای محبوبم روزم را ساخت.
The heart-stealing smile of my crush made my day.
کلمهی «دلربا» در زبان انگلیسی به charming، enchanting، captivating یا در برخی زمینهها attractive ترجمه میشود.
«دلربا» واژهای زیبا و شاعرانه در زبان فارسی است که برای توصیف کسی یا چیزی به کار میرود که بهگونهای عمیق، دلنشین و تأثیرگذار، دل و ذهن مخاطب را به خود جذب میکند. دلربا بودن فراتر از زیبایی ظاهری است؛ ترکیبی است از جذابیت، لطافت، شیرینی رفتار و گاه حتی رازآلودگی. گویی کسی یا چیزی با نیرویی ناپیدا و جاذبهای درونی، دل انسان را «میرباید» و اسیر مهر خود میسازد.
در توصیف انسانها، صفت «دلربا» معمولاً برای افرادی به کار میرود که حضوری فریبنده و روحنواز دارند. این افراد ممکن است به دلیل چهرهی دلنشین، لحن سخن گفتن، حرکات نرم، نگاه نافذ یا مهربانیشان چنین اثری بر دیگران بگذارند. اما دلربایی صرفاً به ظاهر محدود نمیشود؛ گاه شخصیت متین، اعتمادبهنفس، یا حتی سادگی صادقانهی یک فرد، او را به شخصی دلربا تبدیل میکند. در این معنا، دلربایی نوعی گیرایی بیتکلف است که در دل انسان جای میگیرد.
در ادبیات فارسی، «دلربا» یکی از واژههای پرتکرار در غزلهای عاشقانه است. شاعران بزرگ ایرانی بارها از این واژه برای توصیف معشوقی استفاده کردهاند که چنان دلفریب و افسونگر است که عاشق را بیاختیار در دام عشق گرفتار میسازد. در این متون، دلربا بودن نوعی قدرت عرفانی و معنوی نیز دارد؛ گویی معشوق نهفقط جسم، که روح و جان عاشق را به بازی میگیرد.
در توصیف طبیعت یا اشیاء نیز واژهی دلربا کاربرد دارد. منظرهای از غروب آفتاب، صدای آرام امواج، یا یک قطعه موسیقی دلنشین، همگی میتوانند دلربا توصیف شوند. در این کاربرد، دلربایی اشاره به کیفیتی دارد که حس تحسین، آرامش یا شوق را در مخاطب برمیانگیزد. دلربایی در این معنا، کیفیتی است شاعرانه که به تجربههای انسانی عمق و رنگ میبخشد.
«دلربا» واژهای است که بهخوبی نشاندهندهی ظرافت زبان فارسی در توصیف احساسات و زیباییهاست. چه در توصیف یک انسان، یک لحظه، یا یک تجربهی خاص، دلربایی همان چیزی است که قلب را میلرزاند، ذهن را مشغول میکند و روح را به وجد میآورد؛ نوعی جذابیت که بهجای چشم، از درون انسان را مجذوب خود میسازد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دلربا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دلربا