آخرین به‌روزرسانی:

دورگه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / dorage /

mongrel, mulatto, cross, half-breed, hybrid, half-caste, colored, Creole

از دو نژاد مختلف

سگ دورگه به دنبال غذا در خیابان‌ها پرسه زد.

The mongrel dog wandered the streets, searching for food.

او دو بچه‌ی دورگه دارد.

He has two half-caste children.

صفت
فونتیک فارسی / dorage /

(voice) rough, hoarse, cracked

(صدای انسان) خشن، کلفت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

معمولاً در پانزده سالگی صدای پسران دورگه می‌شود.

Normally a boy's voice breaks at fifteen.

با صدایی دورگه داد زد.

He shouted in a rough voice.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دورگه

  1. مترادف:
    اکدش دونژاده
  1. مترادف:
    خشن کلفت

ارجاع به لغت دورگه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دورگه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دورگه

لغات نزدیک دورگه

پیشنهاد بهبود معانی